ای سید بی تربیت اخر حیا کن
ای سید بی تربیت اخر حیا کن
این را بگیر و توی گوشت خوب جا کن
از بهر اینها کمترک لنگت هوا کن
گه خوردن ان جنتی بین و صفا کن
فصل بهارست و چمن لختی چرا کن
چون نزد ام بی اس روی مارا دعا کن
ان نورزاد پادری را هم صدا کن
لبخند زن به به بگو یا مرحبا کن
از ان عربها یک درشتش را سوا کن
لبهای نوری زاد را چون غنچه وا کن
این را بگیر و توی گوشت خوب جا کن
از بهر اینها کمترک لنگت هوا کن
گه خوردن ان جنتی بین و صفا کن
فصل بهارست و چمن لختی چرا کن
چون نزد ام بی اس روی مارا دعا کن
ان نورزاد پادری را هم صدا کن
لبخند زن به به بگو یا مرحبا کن
از ان عربها یک درشتش را سوا کن
لبهای نوری زاد را چون غنچه وا کن
اول ممل را چرب مثل باقلوا کن
ارام او را با بزرگان اشنا کن
ان مسقطی را از وسط اهسته تا کن
ان مسقطی را از وسط اهسته تا کن
بردارش و فوق دلم دیمبو رها کان
آنگه چو پرچم بر فراز نیزها کن
یک چشمه از ترفندهایت بر ملا کن
ان اره ماهی را درون خویش جا کن
یادی هم از ان بد تراپ بی نوا کن
یک چشمه از ترفندهایت بر ملا کن
ان اره ماهی را درون خویش جا کن
یادی هم از ان بد تراپ بی نوا کن
ان تاجر طماع را از خود رضا کن
هم این سرش هم ان سرش را از طلا کن
شفاف سازی کن نهان را بر ملا کن
تمبان ز پا برگیر و مجلس بی ریا کن
یک وحدت اسلامی خوشکل به پا کن
هم از تمدن گفتگو هم از فضا کن
هم از ناسا تعریف کن هم از نسا کن
ای سید بی تربیت اخر حیا کن
این را بگیر و توی گوشت خوب جا کن
از بهر اینها کمترک لنگت هوا کن
چون اهل اندیشه نه ای لختی چرا کن
گه خوردن ان جنتی بین و صفا کن و صفا کن
چون نزد ام بی اس (محمد بن سلمان )روی مارا دعا کن
ان نورزاد پادری را هم صدا کن
لبخند زن به به بگو یا مرحبا کن
از ان عربها یک درشتش را سوا کن
لبهای نوری زاد را چون غنچه وا کن
اول ممل را چرب مثل باقلوا کن
ارام او را با بزرگان اشنا کن
چون مسقطی اش از وسط اهسته تا کن
بردارش و فوق دلم دیمبو رها کان
یعنی ا چو پرچم بر فراز نیزها کن
خاکت به سر این بچه بازی ها رها کن
خود را فدای این اقا و اون اقا کن
یک چشمه از ترفندهایت بر ملا کن
ان اره ماهی را درون خویش جا کن
یادی هم از ان تاجر مادر خطا کن
ان مردک طماع را از خود رضا کن
هم این سرش هم ان سرش را از طلا کن
شفاف سازی کن نهان را بر ملا کن
تمبان ز پا برگیر و مجلس بی ریا کن
یک وحدت اسلامی خوشکل به پا کن
هم از تمدن گفتگو هم از فضا کن
هم ازنسا تعریف کن هم از ناسا کن
یاداشتهای شخصیت راز بقا کن
چون زیر سلمان میروی خود را رها کن
اول چو نوری زاد خود را خوب جا کن
خود را چو ایوانکو. کمی شیطون بلا کن
آنگه ستونی سخت و پا برجا بنا کن
میخت که محکم شد بزن بشکن بپا کن
بشین سرش چندان که میخواهی صفا کن
این را بگیر و توی گوشت خوب جا کن
از بهر اینها کمترک لنگت هوا کن
چون اهل اندیشه نه ای لختی چرا کن
گه خوردن ان جنتی بین و صفا کن و صفا کن
چون نزد ام بی اس (محمد بن سلمان )روی مارا دعا کن
ان نورزاد پادری را هم صدا کن
لبخند زن به به بگو یا مرحبا کن
از ان عربها یک درشتش را سوا کن
لبهای نوری زاد را چون غنچه وا کن
اول ممل را چرب مثل باقلوا کن
ارام او را با بزرگان اشنا کن
چون مسقطی اش از وسط اهسته تا کن
بردارش و فوق دلم دیمبو رها کان
یعنی ا چو پرچم بر فراز نیزها کن
خاکت به سر این بچه بازی ها رها کن
خود را فدای این اقا و اون اقا کن
یک چشمه از ترفندهایت بر ملا کن
ان اره ماهی را درون خویش جا کن
یادی هم از ان تاجر مادر خطا کن
ان مردک طماع را از خود رضا کن
هم این سرش هم ان سرش را از طلا کن
شفاف سازی کن نهان را بر ملا کن
تمبان ز پا برگیر و مجلس بی ریا کن
یک وحدت اسلامی خوشکل به پا کن
هم از تمدن گفتگو هم از فضا کن
هم ازنسا تعریف کن هم از ناسا کن
یاداشتهای شخصیت راز بقا کن
چون زیر سلمان میروی خود را رها کن
اول چو نوری زاد خود را خوب جا کن
خود را چو ایوانکو. کمی شیطون بلا کن
آنگه ستونی سخت و پا برجا بنا کن
میخت که محکم شد بزن بشکن بپا کن
بشین سرش چندان که میخواهی صفا کن
ليست هناك تعليقات:
إرسال تعليق