الأحد، 10 نوفمبر 2019


--
امروز که گل دمیده بر هر لب جو
مرغان چمن به بوی او در تک و پو
قمری شده مست و نعره زن کو کو کو
تا خشتک بلبل بکشم بر سر او

-
--
--
سوری بچه ای پناه جو دانشجو
نه خرد و نه نره خر خوش اندام و جوجو
تا نصف سرین سریده شلوارک او
لرزان لرزان همی رود تا لب جو

---
--
-
بس جامه دریدم و به خود چنگ زدم 
تا داغ تو را به این دل تنگ زدم
دیروز یکی سنگ به جامم انداخت
من نیز دوباره جام بر سنگ زدم

---
--
--

ای چرخ ترا همیشه کاری بودست
این راسته را کاری و باری بودست
زان پیش که این کوزه خشاش کنند
پیداست که بدبخت خماری بودست

ليست هناك تعليقات: