اا

این  بچه  قمی کو خون کرده قلب مارا
 باید بسر بیاییم زینجا به ملک دارا
گاهی نظر کن ای شیخ بر کشتگان کویت
قلب ست در دل تو یا قلوه سنگ خارا
یک گوشه چشم اخر بر دوستان نظر کن
ترسی  که  خرج دارد یک دید ملک دارا
ما بی کسیم و یاریم کاری به کس نداریم
از پایشان دراریم شلوار اشنا  را 
از ریش بر رخ تو چون به نشسته گردی
 سیبست انچه داری یا الوی بخارا 
 در راه قم خطرهاست چون بگذری ز قزوین 
ان کا فران ندارند با هیچ کس مدارا

از ریش بر رخ تو چون به نشسته گردی

دستی بکش که گردی چون الوی بخارا

در سینه خرابم ملکیست گشته ویران

بر چشم من قدم  نه ای شاه  ملک ارا

ایران جان و تن را ترکان نموده ویران

بازا و خسروی کن ایران اریا را

گرسیوز دو چشمت خون سیاوشم ریخت

بر بوستان گذر کن ای باد نوبهارا